۰۵/ ارديبهشت /۱۴۰۴
در گزارش آنا بخوانید؛

غم و استرس، هدایای نوروزی پلتفرم‌ها!  

غم و استرس، هدایای نوروزی پلتفرم‌ها!  
سریال‌هایی که امسال در ایام نوروز از پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی پخش شد، همگی مملو از لحظات غمناک، دلهره‌آور و نفس‌گیر بودند، حال و هوایی که اصلا مناسب روز‌های تعطیلات عید نیست.  

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، تعطیلات نوروز ۱۴۰۴ هم به پایان رسید، تعطیلاتی که پر بود از فیلم‌ها و سریال‌های مختلف که تلویزیون و پلتفرم‌های مختلف شبکه نمایش خانگی پخش شدند و در مجموع میلیون‌ها مخاطب را با خود همراه کردند. اما در میان این آثار پخش شده سریال‌های شبکه نمایش خانگی را شاید بتوان بیشتر با دید نقادانه‌ای بررسی کرد، چون این آثار اکثرا با تیم‌های حرفه‌ای و استفاده از ستاره‌های سینما و تئاتر ساخته می‌شوند و پول زیادی برای تولید و البته تبلیغات این آثار (از بیلبورد‌های سطح شهر گرفته تا فضای مجازی و حضور پررنگ در شبکه‌های اجتماعی) هزینه می‌شود.

در حال حاضر چهار پلتفرم پر زرق و برق شبکه نمایش خانگی هرکدام یک سریال اصلی در حال پخش دارند، سریال‌های «آبان»، «ازازیل»، «تاسیان» و «جان سخت» سریال‌هایی هستند در سطح شهر نیز بیلبورد‌های آنها قابل مشاهده است. در کنار این سریال‌ها که در ادامه به طور مفصل به آنها می‌پردازیم مینی سریال «دختران کوچه غم»، سریال فانتزی تخیلی!

«دیو و ماه پیشونی» و نمایش حماسی «هفت خان اسفندیار» نیز به عنوان آثار نمایشی اختصاصی پخش می‌شود، آثاری که حکم پر کردن کنداکتور را دارند و حتی خود پلتفرم‌ها نیز تمرکز خاصی روی مسائل تبلیغاتی این آثار ندارند. «دختران کوچه غم» که یک فیلم سینمایی تبدیل شده به سریال است و پس از مدت‌ها توقیف بالاخره پخش شد، «دیو و ماه پیشونی» هم اثری خیالی و فانتزی است که نه قواعد آثار فانتزی در سطح جهانی را رعایت کرده نه از نظر شخصیت‌پردازی و قصه، کشش کافی برای جذب مخاطب را دارد. نمایش هفت خان اسفندیار هم که یک تئاتر برای دو سال پیش است و حالا در قالب چند قسمت پخش شده است.  

غم پشت غم پشت غم ...

در حال حاضر چهار سریال اصلی شبکه نمایش خانگی آثاری هستند که اگرچه از نظر ژانری با هم تفاوت‌هایی دارند، اما از نظر محتوایی همگی مضامین مشترکی را به مخاطب انتقال می‌دهند. اولین مضمون غم و اندوه است، مسئله‌ای که به وفور در این آثار قابل مشاهده است. به عنوان مثال در سریال آبان از همان قسمت ابتدایی ما با چالش‌های زوج اصلی داستان مواجه هستیم و غمی که این شخصیت‌ها به مرور با آن درگیر می‌شود به تماشاگران نیز القا می‌گردد.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

در سریال «جان سخت» هم این فضا تاحدودی وجود دارد، از همان قسمت اول که بحران وارد داستان می‌شود، شخصیت‌ها به نحوی درگیر درگذشت یکی از عزیزانشان می‌شوند و این مرگ و میر تمامی‌ناپذیر روح و روان تماشاگر را نیز آزار می‌دهد. در سریال «تاسیان» هم که تلاش شده با طراحی لباس و صحنه، فضاسازی شاد و سرخوشانه‌ای برای روایت داستان ایجاد شود، اما کلیت قصه و جدایی اجتناب‌ناپذیری که (باتوجه به اسم سریال) قرار است بین عاشق و معشوق این سریال رخ دهد، در قسمت‌های اخیر بسیار به چشم آمده و حالا باید مخاطبان غصه تلخ جدایی شیرین و امیر را هم به غم و غصه‌های روزمره‌شان اضافه کنند.  

استرس‌های بی‌پایان

یکی دیگر از مضامینی که در سریال‌های در حال پخش شبکه نمایش خانگی زیاد به چشم می‌خورد استرس است، در اکثر این آثار لحظاتی در قصه وجود دارد که حجم استرس و ترسی که به مخاطب منتقل می‌کند توصیف‌ناپذیر است. در این خصوص سریال جان سخت را باید صدرنشین دانست، مخصوصا قسمت چهاردهم آن که در اواسط تعطیلات پخش شد و مثل سریال‌های مهیج خارجی، تعداد زیادی از شخصیت‌های محوری آن به طرز غیرقابل باوری کشته شدند! حجم کشت و کشتار در این سریال به قدری زیاد بود که سازندگان جان سخت از مخاطبان خود خواسته بودند از واکنش‌هایشان در زمان تماشای قسمت چهارده فیلم بگیرند، یعنی می‌دانستند قرار است چه سورپرایز‌هایی برای تماشاگران خود داشته باشند.  

سریال «ازازیل» هم از آن دست آثاری است که فضاسازی دلهره‌آور و استرس‌زایی دارد، سریالی ترسناک با داستانی پیچیده که پیچیدگی قصه آن مخاطب را مجبور می‌کند که هر قسمت را دنبال کند تا در نهایت بفهمد داستان شخصیت‌های سریال چیست و چه ارتباط‌هایی با یکدیگر دارند. سریال‌های آبان و تاسیان هم هرکدام سکانس‌هایی دارند که التهاب زیادی دارد و تماشای آن را برای مخاطب در برخی موارد نفس‌گیر می‌کند. به جز این دیگر موضوعاتی مثل خیانت و دروغ با چاشنی‌های توهین و درگیری لفظی و... به تلخ‌تر شدن فضای سریال‌ها بسیار کمک کرد.

سریال‌هایی که امسال در ایام نوروز از پلتفرم‌های شبکه نمایش خانگی پخش شد، همگی مملو از لحظات غمناک، دلهره‌آور و نفس‌گیر بودند، حال و هوایی که اصلا مناسب روز‌های تعطیلات عید نیست و مشخص هم نیست که چرا دست‌اندرکاران این پلتفرم‌ها با وجود اینکه می‌دانستند ادامه پخش این آثار به ایام شادی مثل نوروز می‌رسد، آثار دیگری را جایگزین آنها نکردند، آثاری که کمی فضای شادتر و خانوادگی‌تری داشته باشد و مخاطب بتواند با دل خوش به پای تماشای آن بنشیند. انگار این روز‌ها سریال خوب سریالی است که حال بد به تماشاگرش القا کند و این حقیقتا برای آینده صنعت سریال‌سازی ما ناامیدکننده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر